قاصدکها دیگر از خانه ما نمی گذرند
تنها فوجی کلاغ پر سیاه
بر آستان دلم می نشینند
و دلتنگی هایم را ترانه می خوانند
*
قاصدکها دیگر از خانه ما نمی گذرند
چشمان نگرانم
به آسمان دلت
خیره می ماند
شاید نیم نگاهی ارمغانم کند
*
دیرگاهی است
دلتنگ و نگران
آمدن قاصدکها را می شمارم