در برخي از ابيات حافظ با پاراداكسي از غم و شادي رو به روايم : غمي كه شادي بخش است .
چون غمت را نتوان يافت مگر در دل شاد
ما به اميد غمت خاطر شادي داريم
گر ديگران به عيش و طرب دلخوش اند و شاد
ما را غم نگار بود مايه ی سرور
شادي مجلسيان در قدم و مقدم توست
جاي غم باد هر آن دل كه نخواهد شاد ست
هنر حافظ ، هنر عشق ورزيدن و غمخواري دل است :
ناصحم گفت كه جز غم چه هنر دارد عشق؟
گفتم اي خواجه عاقل ، هنري بهتر از اين ؟
+ نوشته شده در یکشنبه چهارم فروردین ۱۳۸۷ ساعت 9:25 توسط شاهرخ
|