وقتی میخواستم از خدا جدا بشم و بیام این دنیا
خدا بهم یک کلید داد
گفت این کلید قلبته خوب مواظبش باش
گفت کلید دوم هم دسته یه مخلوقی که قلبش برای من میتپه
اما چند وقتی هست که من کلید خودم و گم کردم
حالا من موندم و یک قلب با قفل فولادی با کلی احساس و شور عشق
که توان ابراز نداره
من باید منتظر بمونم!
تا کی .....؟؟
+ نوشته شده در یکشنبه نوزدهم خرداد ۱۳۸۷ ساعت 19:57 توسط شاهرخ
|